خداحافظی و پایان دادن به رابطه ی عاطفی (۱)
دلایل مختلف بسیاری وجود دارد که باعث خداحافظی و رسیدن به پایان رابطه عاشقانه می شود.این دلایل می تواند تفاوت هایی در علاقه ،ایده ها و احساسات و ارزش هایی بین شما و شریک عاطفی تان باشد.ما در این مقاله به توضیحات بیشتری درباره ی خداحافظی پایان دادن به رابطه ی عاطفی و دیگر مسائل پرداخته ایم که مطالعه ی آن برای شما سودمند خواهد بود.
خداحافظی آمادگی می خواهد:
روزی که آماده می شویم با هر چه و هر کس که به آن بیشتر از خودمان عشق ورزیده ایم خداحافظی کنیم ،احتمالا روز شادی نخواهد بود،اما قطعا روز بزرگ تر شدن ما خواهد بود.روزی که ارزش آدم درونیمان را ببینیم،دیگر راضی به آدم های درگیر رفتن نمی شویم ،به آدم های نصفه و نیمه در رابطه دلگرم نخواهیم شد.چون آن روز دلمان نمی آید آدم درونیمان را کمتر دوست بداریم و و به کم راضیش کنیم.
آن روز مقابل تمام سختی های زندگی می ایستیم و دست آدم درونیمان را می گیریم و آرام زمزمه می کنیم: من هستم ،با هم رد می شویم ،من تو را بیشتر از اشتباهاتت دوست دارم ،من کنار توهستم. اگر بیشتر از این که به خودمان عشق بورزیم ،روزی غمگین و آشفته خواهیم شد.این نظریه ی شکست خورده ای است ،سال ها است آدم ها این را امتحان می کنند و زودتر از آنچه فکر می کردند نا امیدی را تجربه می کنند. کنار خود که بایستیم قدرت پیدا می کنیم که از اشتباهاتمان نترسیم ،در خداحافظی ها گیر نکنیم و از تجربه های جدید فرار نکنیم. کنار خودمان که بایستیم احساس بی پناهی نخواهیم کرد و همین بی نیازی کیفیت رابطه های ما را تغییر می دهد.
ما برای خداحافظی احتیاج به زمان داریم :
ما برای قبول اینکه باید با بعضی آدم ها ،موقعیت ها و شرایط خداحافظی کنیم به زمان احتیاج داریم.زمان باید بگذرد،ذهن ما باید هزاران داستان متقاعد کننده بسازد تا آرام آرام به لحظه ی خداحافظی نزدیک شویم به هر حال چه تصمیم بگیریم چه همچنان خودمان را معلق نگه داریم،لحظه های خداحافظی فرا میرسند. حقیقت این است که فرار کردن به ما کمکی نمی کند. اگر خیلی وقت است که متوجه شده ایم به خداحافظی و پایان رابطه نزدیک شده ایم بهتر است خودمان را گول نزنیم و درد را به رنج تبدیل نکنیم.
با معلق نگه داشتن وفرار کردن شاید زمان خداحافظی را به تعویق بیاندازیم اما رنج را بزرگ تر خواهیم کرد. خداحافظی ها را شروع کنیم از رابطه هایی که تمام شده اند،از آدم هایی که دیگر نیستند،از جوانی ای که گذشت ،از فرزندمان که دیگر شبیه گذشته اش نیست،از خانه ای که باید تعویض شود.خداحافظی ها را که شروع کنیم ،چند وقت غمگین خواهیم بود اما بعد از آن داستان های جدیدی را تجربه خواهیم کرد،خاطره ای دیگر خواهیم ساخت ،با آدم های دیگری آشنا خواهیم شد ،با زیبایی ها میان سالی مان آشنا خواهیم شد. بعد دیگری از فرزندانمان را کشف خواهیم کرد، دل بکنیم و دوباره دل ببازیم.
ما ناگهان خداحافظی نمی کنیم :
آدم ها ناگهان به رابطه ی خود پایان نمی دهند و خداحافظی نمی کنند ،جایی در مسیر رابطه اتفاق هایی می افتد ،درد هایی را تجربه می کنند که هر درد،آن ها را به تصمیمشان نزدیک می کند و روزی ناگهان تصمیمشان را با ما در میان می گذارند.آدم ها آرام آرام دلسرد و خسته می شوند از تمام تلاش هایی که کرده اند و دیده نشده است.برای بعضی آدم ها این تمام شدن با سر و صدای بلند ،هیاهو و داد و بیداد است و برای برخی دیگر فقط رفتن است فبی آنکه توضیحی باشد و توضیحی بخواهند. حقیقت این است که ما در رابطه ها می مانیم چون بخشی از ما احساس می کند ارزشش را دارد ،بخشی از ما احساس می کند که ارزشش دارد ،حس می کند که هم آدم روبرویش باارزش است و هم خود درونیمان. سپس جریانی از دوست داشتن و صمیمت به وجود می آید که تبدیل به جوانه ای نحیف و طریف می شود که نامش رابطه است.
بسیاری از ما فکر می کنیم این جوانه قرار است خودش روزی درختی تنومند و زیبا شود. هیچ درختی بدون رسیدگی و آب و خاک رشد نکرده است و همیشه درخت ها زمانی جوانه هایی آسیب پذیر بوده اند.رابطه های صمیمانه و عمیق رابطه هایی هستند که هر دو طرف مسئولیتی مساوی را قبول میکنند. رابطه های صمیمانه "من" و "تو" ندارد،"ما" دارد.فروتنی و همدلی دارد، نخواهید توانست رابطه ای اصیل و عمیق را تجربه کنید اگر نتوانید به آدم ها شبیه آدم نگاه کنید و سختتان است به رابطه تان دوست داشتن بدهید.اگر سختتان است خودتان را هم سطح دیگری ببینید و هر دو به مقدار مساوی به جوانه ی رابطه عشق بورزید ، حمایت کنید ،آبیاری کنید و گاهی تکیه گاهش شوید تا ریشه هایش محکم تر شود.
اگر مدت هاست احساس می کنید فقط یک نفر است که به جوانه رسیدگی می کند صبر کنید. همراهتان را نگاه کنید، قبل از آن که خیلی خسته شود در آغوشش بگیرید و به او بگویید باارزش است.به او بگویید شما هم مسئول هستید و به او کمک خواهید کرد.اگر رابطه تان را دوست دارید و احساس می کنید بی رحمی داشته اید،اگر بی توجه بوده اید،اگر درد هایی را بیدار کرده اید که از عمق آن ها خبر نداشتید، "برگردید". دست آن ها را بگیرید و یاد آور شوید که هنوز هم مهم هستند.برگردید و به چشم هایشان نگاه کنید. خستگی هایشان را بتکانید قبل از آن که دیر شود.
برای مطالعه ی ادامه مطلب "اینجا" کلیک کنید