زندگی سالم یعنی چه؟
وقتی صحبت از زندگی سالم میشود زود گوششان را می گیرند و سعی می کنند چیزی نشنوند. بعضی ها می گویند که به یاد حرفهای پدربزرگ و مادربزرگشان می افتند که پر از نصیحت است و بعضی دیگر می گویند: تا حرف از زندگی سالم میشود به یاد خشم و غضبها و امرونهی های پدر و مادرمان میافتیم که از خوردن و نوشیدن تا رفتن و آمدن یا حرف زدن و گوشدادن یا دوستیها و قهرها و بالاخره از لحن و کلام ما ایراد می گرفتند و می گیرند.
جالب توجه اســت براســاس فکر سالم در بدن ســالم و »تن ز جان و جان ز تن مستور نیست« هیچ وقت نمی توان به طور قطعی مرزی بین جسم و جان قائل شد: بیماری های جسمی می توانند تاثیر جدی بر سالمت روان داشته باشند و شخص را دچار افســردگی، اضطراب و پرخاشگری کنند. بیماری های روانــی نیز می توانند منجربه آسیب های جســمی شوند که از سردردهای عصبی و مشــکالت قلبی و گوارشی و جنسی تا خستگی های شدید جسمی ممکن اســت طیف قابل ذکر آن باشد. پس توجه به جسم خودمان نیز دل خوش و تفکر منطقی را می طلبد.
همان گونه که همان منطق ســالم نیز تا حــدود زیادی متاثر از بدن و جســم ســالم اســت؛ اما شــاید توجه به روان و بهداشت روان در جهان امروز شــامل بسیاری از سمینارها و کنگره ها میشود: سالانه میلیاردها دلار خرج برگزاری یا نوشــته ها و کتاب های مربوط به آن در ســطح جهان ازجمله در کشور خود ما می شود. ویترین بســیاری از کتابفروشــی ها نیز مزین به کتاب های بســیاری در رابطه با خودشناســی و خودآگاهی و خودیاری در شــناخت و کنتــرل بیماری هــای افسردگی و اضطراب و پرخاشگری و حتی بیماری های جسمی اســت که استرس نقش بســیاری در ایجاد یا تشدید آن ها دارد و ازآن جمله می تــوان بیماری هایی مثل MS ،دیابت، گوارتر و فشــارخون یا بیماری هــای قلبی و معــده و روده یا ناتوانی های جنسی را نام برد.
تفکر ســالم، اعتمادبه نفس، خوش بینی، توانایــی ابــراز وجــود، بیان احســاس و صمیمیــت و ارتبــاط بین فــردی، خویشــتن داری و کنتــرل خشــم از مهارت های اجتماعی و زندگی به حساب می آیند که توجه به آنها می تواند نقش زیادی در ارتقاء کیفیت زندگی داشــته باشد. یک رفتار ناســالم مثل رانندگی پرشتاب و بی ملاحظه یا رفتار ناسالم دیگری مثل پرخاشــگری یا مصرف الکل، مواد مخدر یا محرک می تواند بــرای فرد یا خانواده و جامعه عوارض بسیار سنگینی ایجاد کند. شاید به موضوع رانندگی سالم توجه کافی نکرده باشیم: بستن کمربند ایمنی، داشتن ســرعت مجاز و خودکنترلــی در کنترل و هدایــت اتومبیل به ســادگی می تواند موجب ارتقاء ســالمت فــرد و خانواده و جامعه شــود. همین رفتار در افرادی که بی ملاحظه هســتند و در رانندگی اصول ایمنی را رعایــت نکرده اند،خســارات و فجایع دردناک بسیاری ایجاد کرده است. کسی که سیگار می کشد شاید ادعا کند رفتارش بــه خودش مربوط اســت؛ ولی به راستی خانوادهای که در آن فردی سیگار می کشــد چگونه می توانند خود را از نظر ســالمتی ایمن کنند و از بوی ســیگار و آثار مخــرب آن در آلودگــی فضا و حتی آلودگی عاطفی رابطۀ زن و شــوهری در امان باشند؟آیا فرد ســیگاری فقط به خودش آسیب می زند یا هم از نظر جســمی به دیگران و هم در روابــط عاطفی گفت وشــنود و بوسیدن همســر و فرزند یا پدر و مادر و خواهر و برادر به آن افراد نیز آسیب جزئی یا کلی وارد می کند؟ آیا فرد ســیگاری می داند که هر هفت نخ ســیگاری که می کشــد تنفــس و دم و بازدمــش فضای خانــه را در حد مصرف یک نخ سیگار برای دیگران آلوده می کند؟جالب اســت که مســائل روانی، جسمی و اجتماعــی و معنــوی این همــه با هم همپوشانی دارند و وقتی میخواهیم دربارە بعد دیگری از وجود هر یک صحبت کنیم،ابعاد دیگر به میان می آیند.به هرحال صحبت از زندگی سالم است و این حرف دیگر حرف پدر و مادری است که به شدت به آن حساسیت منفی داشتیم و گوش را پر از پنبه می کردیم که نشنویم.
امروز وقتی می گویند فست فودها به طور کلی موجب سوء تغذیه به شکل افراطی آن می شوند، دیگر به مادر و مادربزرگ نباید فکر کرد. این حرف ها حــاال از تریبون و کرسی استادان دانشگاهی شنیده می شود که فریاد می زنند ســونامی سرطان های گوارشی بیداد میکند. حاال آلودگی های هوایی و صوتی و پارازیتی هم جای خود؛ ولی آنچه به دســت من و شماست، زودتر کنترل شدنی اســت تا آنچه که به عهدۀ مســئولین و نهادهای خاص است؛ پس وقتی صحبت از ورزش می شــود به حتم نباید به فکر یک سالن »جیم« باشیم؛ بلکه بیشتر حواسمان باشــد که جیم نشویم و بهانه نتراشــیم. یک پیاده روی ساده تا دویدن در یک پارک یا کنار خیابان خلوت می تواند شروع خوبی برای ورزش باشد.
اما به راستی چقدر مراقب حجم خوردن و میزان تحرک خودمان هستیم؟ بهتر است پاسخی ندهم تا ذهن ما فعال بماند و هرکدام بین غذای خود و میزان تحرکمان موازنه ای ایجاد کنیم.وقتی صحبت از زندگی سالم میشود، باید از لج کردن با خود دست برداریم و سری به خودمان بزنیم تا دریابیم که لجبازی با خود ممکن است ریشه در کودکی هایمان داشته باشد؛ پس با یافتن مهارت های زندگی سالم بین امروز خود و دیروزمان یک آشتی برقرار کنیم: آشتی درونی و خلوت با خود که ای مرد عزیز یا ای خانم نازنین، ای پسر خوب یا ای دختر گل و مهربان یا نامهربان بیا و کمی آگاهی و خودآگاهی پیدا کن. آن وقت است که به لیستی نیاز داریم تا ما را وارد این حوزه ها کند. امروز روان شناسان مهارت های ده گانه ای را برای زندگی ســالم درنظر دارند که به تدریج و تفصیل درباره آنها بحث خواهیم داشت.
شاید به تعبیری کلام وزین مولای متقیان حضرت علی علیه السلام بتواند آغاز زمینه ای برای مشکل باشد که میفرمایند: بالاترین دانش ها خودشناسی است. درادامه مهارت ها را مرور می کنیم:
خودآگاهی : خودآگاهــی به معنــی آگاهــی از نقــاط قــوت و ضعــف خــود و تصویــری واقع بینانه ازخودداشــتن،آگاهی از حقوق و مسئولیتهای خود و توضیح روشــنی از ارزش های خود داشتن و از همه مهمتر داشتن انگیزش برای شناخت است. بســیاری از افراد همواره شعار میدهند: »بله من میدونم که کامل نیستم.« آری، هیچکس کامل نیست؛ ولی بعضی از این افراد با گفتن این جمله درواقع میخواهند برتری و عیب پوشانی بیشتری نسبت به بقیه داشته باشند. سعی کنیم این عبارت و این واقعیت را در شــرایطی به کار ببریم که حاضریم دربارۀ اشتباهات خود و ضعف هایمان حرف بزنیم و با شناخت و قبول آن ها گامی در جهت کاهش بعضی از آن ها که مقابل اصلاح هستند، برداریم.