چگونه با فرزندان گستاخ برخورد کنیم؟۱
پیش از هر چیز باید بدانید که شیوهی برخورد با یک جوان یا نوجوان هم به اندازهی شیوهی برخورد با کودکان کوچکتر، نیازمند عشق شدید است. حتی اگر فرزند شما آنقدر بزرگ شده که بتواند شغل پیدا کند، بیرون برود و قبضهای خود را پرداخت کند، این موضوع تغییری نمیکند، اما شیوهی ابراز محبت، کمی متفاوت خواهد بود.
نکات زیر به شما کمک میکنند تا چشمانداز متفاوتی نسبت به روابط خود پیدا کنید و بهتر بتوانید این چالش را مدیریت کنید.
1. سعی نکنید ناجی فرزند خود باشید
آنچه بچهها از بهترین دوستان خود انتظار دارند، با آنچه از والدین خود انتظار دارند، متفاوت است.
این کاملا طبیعی است که بخواهید فرزند خود را از خطراتی که قصد شیرجه زدن در درون آنها را دارد نجات دهید، اما فکر میکنید تا کی و کجا میتوانید به چنین رفتاری ادامه دهید؟! شاید بارها با خود زمزمه کرده باشید که میتوانستید پایه و اساس بهتری برای زندگی در دنیای واقعی برای او رقم بزنید، شاید خود را بدهکار او میدانید و شاید تصور میکنید که به اندازهی کافی کار نکردهاید!
آیا میدانید مشکل این طرز فکر کجاست؟ مشکل اینجا است که این احساس، پایانی ندارد و شما هرگز احساس نمیکنید که به اندازه کافی کار کردهاید! هر بار که فرزند نوجوان شما آمادهی انجام یک کار احمقانه میشود، میخواهید او را متوقف کرده و او را در مسیر بهتری هدایت کنید، اما شاید موقع آن رسیده باشد که قدری آرام بگیرید و بدانید که شما تا اینجای کار، هرچه میتوانستهاید به آنها آموختهاید. شما نمیتوانید برای همیشه میان او و دنیای واقعی، نقش یک سپر محافظ را بازی کنید و گاهی اوقات باید به آنها اجازه دهید تا خودشان تجربه کنند و عواقب تصمیمهای اشتباه و انتخابهای عجولانهی خود را ببینند.
2. به بیاحترامی توجه کنید و سعی نکنید آن را نادیده بگیرید یا توجیه کنید
وقتی فرزند نوجوان شما از شما انتقاد میکند، از چیزی شکایت میکند یا مدام شما را اذیت میکند و با شما مشاجره میکند، از خود بپرسید اگر کسی به جز بچهی خود شما با شما اینگونه رفتار کند، چه میکنید.
- آیا کلمات و رفتارهای آنها واقعا نشاندهندهی یک رفتار ناپسند است؟
- آیا میتوانید آنچه را که اتفاق افتاده، نوعی توهین یا بیاحترامی بدانید؟
- و در این صورت برای اصلاح آن چه میکنید؟
جای تعجب نیست که فزرند نوجوان شما بخواهد استقلال عمل داشته باشد. احتمالا دوست ندارد که مدام از سوی شما امر و نهی بشنود. او میخواهد کاری را که دوست دارد، انجام دهد و احتمالا آخرین چیزی که در نظر میگیرد، عواقب این کارها است. حتی گاهی به دست آوردن یک خواسته آنقدر برایشان مهم میشود که خود شما را هم فدا میکنند؛ مثلا پای اشتباهات گذشتهی شما را وسط میکشند و خلاصه از هر ترفندی استفاده میکنند که خواستهی خود را پیش ببریند.
دقت داشته باشید که هیچیک از اینها به این معنی نیست که شما حق ندارید آنها را دربارهی رفتارهای اهانتآمیزشان مورد بازخواست قرار دهید. شما باید قاطع باشید و عواقب هر تصمیمی اشتباهی را به آنها گوشزد کنید.
3. پیامدهای رفتارهای فرزند خود را در دنیای واقعی روشن کنید
اینجا است که شما میتوانید قاطعانه روشن کنید که اگر فرزند جوان یا نوجوان شما به بیاحترامیهای خود نسبت به شما ادامه دهد، با چه عواقبی روبهرو خواهد شد. بسته به میزان استقلالی که دارد، این عواقب میتوانند به شرح زیر باشند؛
- از دست دادن امتیازات رانندگی (در صورت تکیه بر وسیلهی نقلیه شما)
- از دست دادن امتیازات اینترنت (میتوانید آنها را از دسترسی به wifi خانگی محروم کنید.)
- خودداری از رساندن آنها به محل کار یا تحصیل (اگر آنها در این زمینهها به شما متکی باشند.)
- بخشیدن وسایل تلنبار شدهای که فضای زیادی را در خانه اشغال کردهاند.
البته آنها شما را آزمایش خواهند کرد تا ببینند آیا واقعا به حرف خود پایبند هستید یا خیر و اگر این کار را انجام دهید، احتمالا آنها هم بیکار نمینشینند و از هر چیزی که در اختیار دارند، برای تلافی کردن کار شما استفاده خواهند کرد. اما باید بدانید که گاهی این برخوردها لازم است و آموختههای آنها از این تجربه، بعدها خیلی به کارشان میآید.
4. با همسرتان در یک جبهه قرار بگیرید
اطمینان حاصل کنید که شما و همسرتان دربارهی نحوهی واکنش نشان دادن به رفتارهای نامناسب فرزندتان، یک شیوهی واحد دارید. وقتی فرزند شما سعی میکند میانهی شما را شکرآب کند، پشت یکدیگر را داشته باشید. باید بدانید که قاطعیت پدر در کنار دلسوزی بیجا و بیموقع مادر، نقش بر آب خواهد شد. نتیجهی این دوگانگی، تربیت فرزندانی سوءاستفادهکننده و فرصتطلب خواهد بود، چون او یاد میگیرد که هر از گاهی جانب یکی از شما دو نفر را بگیرد تا به خواستههایش برسد.
بنابراین هر دوی شما باید به این قضیه، نگاه مشترکی داشته باشید. اما زود هم قضاوت نکنید و موقعی که جر و بحثی پیش میآید سعی کنید خوب، تمام زوایای ماجرا را ببینید. شاید لازم باشد که دوباره به فرزند خود یادآوری کنید که او دیگر یک کودک نیست و از او انتظار میرود رفتاری متناسب با سنش داشته باشد.
در نهایت به یاد داشته باشید که هدف شما حفظ بنیان خانواده است و بنابراین در حالی که حرفهای خود را با همسرتان یک کاسه کردهاید، از جبههگیری در برابر فرزند خود، اجتناب کنید. فراموش نکنید که همهی شما عضو یک تیم بزرگتر به نام خانواده هستید، بنابراین، در عین قاطعیت، او را طرد نکنید.