آداب و رسوم شهرستان تاکستان،پایتخت انگور ایران ۲
شهرستان تاکستان قزوین پایتخت انگور ایران می باشد و آداب و رسوم مردم تاکستان بسیار خاص و در نوع خود کم نظیر می باشد.
مراسم ازدواج در تاکستان
ازدواج در تاکستان باشکوه تر و پر هزینه تر از شهرهای دیگر است . معمولا فامیل نزدیک به مدت یک هفته در خانه عروس و داماد به پایکوبی و همچنین کمک می پردازند . چنانچه
در بخش فرهنگ و هنر نمناک میخوانید عروسی ها یا نامزدی ها در تاکستان اغلب در فصل پائیز که مردم وضع مالیشان بهتر بود ، برگزار می شد زیرا در پاییز مردم انگور و کشمش خود را جمع آوری و بفروش می رساندند. عروسی یک تات تاکستانی هفت شبانه روز طول می کشد و همراه با رسومات مختلف زیر می باشد:
بیست روز قبل از عروسی جوانان فامیل یا دوستان داماد جوال های پر از گندم را برای آرد کردن ، آسیاب می بردند و گندمها را آرد کرده و به خانه می آوردند . سپس مادر داماد زنان سفید گیس فامیل را دعوت می کرد و اجازه نان پختن برای عروسی را می گرفت. گیس سفیدهای فامیل دو زن جوان را که لباس زیبا پوشیده و آراسته به زر و زیور بودند را برای دعوت دیگر زنان می فرستادند که آنها را ( زَرین کیسه ) می گفتند. زنان جوان به هر خانه که می رسیدند می گفتند اجازه بدهید برای عروسی داماد نان پختن را شروع کنیم زن صاحبخانه با گفتن خدا مبارک کند ، یک جفت جوراب یا قدری میوه یا چیز دیگر به دعوت کنندگان انعام می داد و زنان زَرین کیسه هدایا را در کیسه سرخ رنگی گذاشته و می رفتند.
سپس آنها نان پختن را از فردای آن روز آغاز کرده و حدود چهار خروار آرد را نان می پختند. هر روز از زنان دعوت شده برای گفتن مبارک باد به خانه داماد می آمدند و نانوا به آنها نانی می داد و آنها نیز مبلغی پول به نانوا انعام می داند. نان پختن حدود 10 روزطول می کشید و در این مدت هر روز خانواده داماد میهمان داشتند و در خانه آنها رقص و آواز برقرار بود.
پدر داماد قبل از عروسی بزرگان فامیل را به ناهار یا شام دعوت می کرد و اعلام می کرد می خواهد عروسی بگیرد سپس در بین فامیل یا دوستان اگر خانواده عزادار وجود داشت و چهلمین روز درگذشتش نرسیده بود، پدرو مادر داماد همراه چند تن از بزرگان فامیل با در دست داشتن یک کله قند به خانه عزاداران می رفتند و از آنها اجازه برگزاری مراسم عروسی را می گرفتند.
گاهی خانواده داماد برای احترام بیشتر بعد از دعوت بزرگان فامیل و عزاداران حمامی را قرق می کردند تا فقط آنها به آن حمام بروند، پس از استحمام بزرگان از حمام خارج و پس از صرف چای و قلیان و میوه اجازه عروسی داده می شد سپس همگی به خانه داماد آمده و تاریخ عروسی بوسیله بزرگان مشخص می شد. حمام قرق کردن یعنی دور کردن عزا و سیه روزی از جسم و روح عزاداران
لیست دعوت شدگان توسط بزرگان تهیه می شد، سپس آنها لیست را به فرد با سوادی سپرده و او را همراه با چوپان برای دعوت میهمانان می فرستادند. او اسامی مدعوین را به چوپان می گفت و چوپان درب خانه افراد را کوبیده با صدای بلند می گفت . آهای فلانی دس ِ اشته فِرَر با ( انشاا… عروسی پسر شما باشد ) شب مثلا شب جمعه به خانه فلان کس تشریف بیاورید برای مهمانی و در داخل خانه جواب می آمد خدا مبارک کند.
به همین صورت همه میهمانان برای صرف شام دعوت شده و به صرف شام خانه پدر داماد آمده و با گفتن خدا مبارک کند به خانه خود بازمی گشتند. از شروع نان پختن تا پایان عروسی زنان می رقصیدند و دف می زدند و با نواختن چگور ، بالابان و دف عاشقان قصه گو به آوازخوانی و داستان گوئی می پرداختند و داستان« شاه اسماعیل و گلزار» و« طاهر میرزا و زهره» و« کرم و اصلی » را می گفتند.
بعد از فراهم نمودن نان برای عروسی و انتخاب گوسفند پروارچند زن از طرف فامیل عروس و چند زن از نزدیکان داماد وپدر داماد برای خرید لوازم عروسی می رفتند و پس از خرید وسائل برای زنان نزدیک داماد و برای نزدیکترین زنان فامیل عروس نیز خلعت می خریدند و ناهار را در بیرون از خانه میل نموده و خریدشان را در خانه داماد می گذاشتند تا یک روز قبل از عروسی لباس ها و لوازم خریداری را در مجمعه قرار داده به خانه عروس ببرند.
به طور کلی عروسی یک تات تاکستانی بدین ترتیب است
- نان پختن
- مهمانی فامیل
- تسبیح انداختن
- چَروا سر آربینی یعنی سر بریدن گوسفندان
- اَرماز بری یعنی لباس بردن
- حمام رفتن داماد
- خَنِه بری ( خنه شو ) حنابندان
- فِل باشیندن یعنی پول انداختن
- زُما قابا تََن یَردَن ، یعنی قبای دامادی پوشاندن
- جیز بوردن ، یعنی جهازیه آوردن
- کمر بستن
- وِیه بوردن ( عروس آوردن – عروس کشون )
برای خواندن ادامه ی مطلب اینجا کلیک کنید.